بررسی اوضاع کوفه از پیدایش تا عاشورا، در مصاحبه با شبکه چهار سیما

11 آبان 1393
لینک کوتاه: https://nsafari.ir//?p=17016

بررسی اوضاع کوفه از پیدایش تا عاشورا، در مصاحبه با شبکه چهار سیما

آقای دکتر نعمت الله صفری فروشانی روز شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۳ در برنامه راهی به روشنایی شبکه چهار سیما، ضمن معرفی فصول کتاب خود با عنوان «شهر کوفه از پیدایش تا عاشورا» و تشریح مبانی و شیوه های خویش در بررسی تاریخی اوضاع شهر کوفه، بر اهمیت توجه به جنبه های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در تحلیل حوادث تاریخی تاکید کرد.

این گفتگو بر مبنای کتاب از کوفه تا پیدایش نوشته آقای دکتر صفری فروشانی است. همانطور که می دانید در تحلیل یک روایت تاریخی توصیه می کنیم به منابع دسته اول مراجعه شود و از منابع ضعیف استفاده نگردد. این گونه مطالب در مقام نظر خوب است ولی باید در مقام عمل یک نگاه روش مند ارائه کنیم. شما به این نگاه عملی توجه کرده اید. کتاب کوفه از پیدایش تا عاشورا سعی می کند این نگاه را داشته باشد. برای ما بگویید که این ایده چطور شکل گرفت و در این هشت فصل چه کردید؟

اصل این ایده به صدا و سیما بر می گردد. در اوایل دهه هفتاد در صدد بودند که سریال امام حسین (ع) را به دنبال سریال امام علی (ع) بسازند و این نیاز احساس شد که دست اندرکاران از اوضاع سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و آداب و رسوم کوفه آگاه شوند. بنابراین یکی از دوستان، بخش تاریخی این پروژه را بر عهده گرفت و به بنده نیز محول شد که بخش بستر شناسانه کار را ادامه دهم که متاسفانه با توجه به این که آن سریال ناکام ماند بخش هایی از آن تحقیق نیز انجام نشد. در همان کار قرار بود اوضاع شام نیز در کنار کوفه مورد بررسی قرار گیرد.

جا دارد که از دو دوست خودم که در این کار نقش مهمی داشته اند به نام آقایان حجج الاسلام سید مجید پور طباطبایی و عبدالله عرب زاده تشکر کنم. هدف اصلی این بود که یک دید خاصی به کارگردان داده شود ولی وقتی من داخل کار رفتم احساس کردم جای کار فراوانی دارد و متون را دقیق خواندم. آن زمان نیز این نرم افزارها نبود و به صورت دستی می دیدم.

چرا از بین این شهرها کوفه را انتخاب کردید؟

اگر ما به تاریخ کوفه نگاه کنیم می بینیم نقش محوری را در تاریخ تشیع دارد و حتی بارزتر از مدینه است؛ زیرا مدینه در طول تاریخ، آن چنان که باید و شاید به اهل بیت رو نیاورد و حتی تشیع از کوفه به شهرهای دیگر مانند قم گسترش پیدا می کند. از طرفی روایاتی را می بینیم که از ائمه (ع) درباره کوفه صادر شده است و می دانیم که این روایات ممکن است متناقض باشد. مثلا یک زمان امام از کوفه تعریف می کند و زمان دیگر می فرماید: یا اشباه الرجال.

الان در جامعه ما کوفیان به عنوان پیمان شکنان معروف شده اند و می گوییم ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند؛ در حالی که این مطلب، ظلم تاریخی به کوفه است. کوفه در مقطعی امام علی (ع) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را یاری نکرد ولی در مراحل بعدی می بینیم که در گسترش تشیع نقش فراوانی داشته است.

در این زمینه باید به کوفه نگاه تطوری داشته باشیم. می بینیم وقتی امام علی (ع) از مدینه به کوفه می آیند در رویارویی با افراد جمل، افراد زیادی از مدینه او را همراهی نمی کنند و تعداد آن ها بیشتر از حدود ۴۰۰ نفر نیست. بنابراین نگاه امام به کوفه است و یاران خود را برای تبلیغ به این شهر می فرستد. این گونه است که دوازده هزار نفر از کوفه به حضرت می پیوندند و در آن جا از کوفیان تعریف می کند.

همین کوفیان در صفین نیز جانفشانی های فراوانی می کنند و بعد از جریان حکمیت، نیروهایشان رو به افول می رود و انگیزه هایشان کم می شود؛ به گونه ای که امام علی (ع) می فرماید: من دوست دارم ده نفر از شما را بدهم و یک نفر از یاران معاویه را بگیرم؛ چرا که آن ها بر باطلشان پایدارند و شما بر حقتان ناپایدار.

این، نگاه تطوری به این شهر و اهمیت آن است. یعنی هم نقاط قوت و هم آسیب ها را برجسته می کند. ما در این کتاب، یک مقطع زمانی خاص یعنی محدوده ۴۰ ساله از سال ۱۷ تا ۶۱ هجری را برش زده ایم. اهمیت این مقطع زمانی به این جهت است که سه امام درکوفه حضور داشته اند یا مرتبط بوده اند.

جالب است که عرض کنم در فصول مختلفی کوفه را از جغرافیایی، معماری، شهرسازی و حیوانات و آداب و مناسک، سیستم اداری و قضایی و حتی نوع تغذیه آن ها مورد بررسی قرار داده ام. از بعضی نکاتی که فکر نمی شد در تحلیل واقعه کمک کند ناخواسته استفاده کرده ام. مثلا در تاریخ داریم که وقتی عبیدالله، هانی را دستگیر و شکنجه کرد، مسلم با چهار هزار نیرو قصر را محاصره کرد. شرایط به گونه ای پیش رفت که نزدیک بود عبیدالله سرنگون شود ولی با روش هایی توانست بر جریان مسلم غلبه کند؛ تا حدی که هنگام نماز عشاء هیچ فردی با مسلم نماند.

یکی از کارهایی که عبیدالله کرد این بود که افرادی را از درون قصر به محلات مختلف کوفه می فرستاد تا مردم را از سپاه شام بترسانند. این سوال پیش می آید که اگر قصر محاصره بود این پنجاه نفر چگونه می توانستند متناوبا به بیرون قصر رفت و آمد کنند؟ در معماری و بازشناسی حفاری ها به این نکته برخورد کردیم که پشت قصر دربی مخفی بود و مسلم چون بر مهندسی قصر مسلط نبود از آن قسمت غافل شده بود.

در این کتاب می بینیم که شما از کاوش های غربی و عربی در مورد مسجد کوفه و دیگر مکان های کوفه و عکس های مربوطه استفاده کرده اید. آیا مشابه این کار نیز تا کنون انجام شده است؟

عرب ها و مستشرقان درباره کوفه پژوهش هایی انجام داده اند مانند حیاة الاجتماعیه و الاقتصادیه فی الکوفه فی القرن الاول الهجری تالیف زبیدی. مستشرقان نیز مانند کتاب خطط الکوفه نوشته لویی ماسینیون که نقشه کوفه را ترسیم کرده است مشابه این کار را انجام داده اند. همچنین کوفه شهر اسلامی نوشته هشام جید، نقشه کوفه را در مقاطع مختلف ترسیم کرده و ریز به ریز توضیح داده است.

برای تالیف این کتاب، ۱۴۳ کتاب را مطالعه کرده اید. اگر از شما بپرسند این تحقیق چه یافته ای برای شما داشته و داده های جدید شما در مورد قیام امام حسین چه بوده است؟ چه جوابی می دهید؟

من طبق حوادث تاریخی پیش نرفتم و این کتاب بر اساس موضوع، فصل بندی شده است. در هر موضوعی می توانید یافته های جدیدی پیدا کنید. مثلا در مورد مردم شناسی و روانشناسی اجتاعی مردم کوفه این سوال مطرح می شود که چرا مردم کوفه نظام ناپذیرند؟ تابع احساساتند و مانند مردم شام نیستند؟

پاسخ این است که مردم کوفه متشکل از قبایل مختلفی هستد که به نیت فتوحات سرازیر به ایران شدند و سعد بن ابی وقاص به دستور خلیفه دوم آن ها را سازماندهی کرد. مثلا در ده کلان دسته به عنوان اعشار و در هفت کلان دسته به عنوان اسباع نظام داد. هر یک هفتم، متشکل از چند قبیله متفاوت بودند. بسیاری از این افراد در صحرا می زیستند و آزاد بودند. بعضی از این ها وقتی در خانه کاخ مانند، می رفتند احساس تنگی می کردند؛ چون قبلا در صحرا با شتر خودشان آزادانه رفت و آمد می کردند. بر خلاف مردم شام که همیشه افراد متمدن و تحت سلطه روم بوده اند. خود این تفاوت ها کمک می کند که قطعات تحلیل ما روشن شود.

استاد فصل اول را به جغرافیای طبیعی کوفه اختصاص داده اند. در فصل دوم شهرسازی و معماری این شهر، در فصل سوم مردم شناسی و روان شناسی مردم کوفه، در فصل چهارم وضعیت اقتصادی کوفه، فصل پنجم مسایل فرهنگی و تعلیم و تربیت، فصل ششم آداب و رسوم، فصل هفتم نوع تغذیه و فصل هشتم نظام قضایی و انتظامی مورد بررسی قرار گرفته است. اگر نکته دیگری در این زمینه دارید بفرمایید.

یکی از نکات مهمی که به آن رسیده ام و توانستم برخی کلمات امام حسین (ع) را تحلیل بهتری کنم مساله اقتصاد است. سیستم اقتصادی که در آن جا رایج بود سیستم عطا و رزق بود. به این ترتیب که مردم موظف بودند هر وقت حکومت بخواهد به جنگ بروند و حکومت نیز موظف بود سالیانه یا ماهیانه به آن ها پول بدهد که به آن عطا می گفتند یا کالا بدهد که به آن رزق می گفتند.

وقتی جناب مسلم وارد کوفه شد بر بیت المال کوفه مسلط نگردید ولی عبیدالله بر بیت المال کوفه مسلط شد و از این دو اهرم اقتصادی خوب استفاده کرد. مثلا بین دویست درهم تا دو هزار درهم عطا داد که مقدار بالا را شرف العطاء می گفتند. او سرکردگان را جمع آوری کرد و به آن ها گفت که شما موظف هستید که افراد مشکوک در محدوده خودتان را معرفی کنید و اگر چنین نکنید رزق و عطای شما را قطع می کنم.

تهدید کرد و همینطور وقتی که می خواست سپاهش را به کربلا حرکت بدهد از این حربه استفاده کرد و مردم را به همین منوال، تشویق و تهدید کرد. این برای مردم آن زمان حیاتی بود. نکته جالب این است که بسیاری از عرب های آن دوره به دنبال مشاغل نبودند و افرادی مشهور به موالی برای آن ها کار می کردند. موالی، ایرانیانی بودند که به کوفه آمده بودند. این اعراب خودشان استراحت می کردند و می گفتند شان ما بالاتر از این است که به دنبال کار باشیم. آن ها حتی علم آموزی را برای خودشان کسر شأن می دانستند.

این جا است که اکثریت مردم را افرادی با اعتقاد ناقص تشکیل می دادند. آن ها به دنبال مال و ثروت بودند.

در کنار اکثریت، دو اقلیت فعال با عنوان اقلیت شیعه و اقلیت اموی و عثمانی حضور داشتند. هرگاه این اقلیت ها عرصه را به دست می گرفتند اکثریت از آن ها تبعیت می کردند. مثلا در زمانی که معاویه از دنیا رفته بود و نعمان بن بشیر حاکم بود و عبیدالله نیامده بود اقلیت شیعه فعال شد و شروع به نامه نگاری کرد. وقتی اکثریت از این نامه ها اطلاع پیدا کردند آن ها نیز شروع به نامه نگاری کردند؛ حتی اقلیت اموی نیز برای این که از این حرکت عقب نیفتند نامه نوشتند.

یکی دیگر از عناصری که در نگاه تحلیلی به آن توجه داریم تحلیل متن است. مثلا محتوای این نامه ها را تحلیل می کنیم. گروهی نامه می نویسند تا به امام حسین (ع) بگویند میوه ها وقت چیدنش شده است و باغ ها سرسبز است. اما عده ای نامه می نویسند که ما امام نداریم.

از همین جا به کلمات خود امام می رسیم که در جواب این نامه ها چه پاسخی می دهند. ایشان در جواب کوفیان معتقد می فرمایند: ما الامام الا العامل بالکتاب. امام باید عامل به کتاب و سنت باشد و قسط را بر پا کند و امر به معروف و نهی از منکر کند. یعنی من به دنبال باغ نیستم بلکه به دنبال این هستم که شما را به سمت مسیر الهی هدایت کنم.

در تفسیری که از هدف قیام امام حسین (ع) می شود دو نگاه غالب بوده است. برخی معتقدند حرکت امام حسین هدف تشکیل حکومت بوده است. برخی نیز می گویند هدف شهادت طلبی بوده است. خروجی مطالعه تاریخی شما کدام دیدگاه را تقویت می کند؟

عمده استنادات ما به خود فرمایش های امام است. وقتی که امام در بیان هدف خروج خودشان می فرماید: ما خرجت اشرا و لا بطرا، بلکه خارج شدم بخاطر اصلاح امت جدم، امر به معروف و نهی از منکر و عمل به سیره جدم و پدرم. در این جا به سیره جد و پدر خویش اشاره می کنند. من با قرائنی عرض می کنم که منظور ایشان، سیره حکومتی بوده است. اگر منظور سیره شخصی بود باید می فرمود: سیره جدی و ابی و اخی. چون قبل از ایشان دو امام بودند.

دلیل دیگر خود نامه هایی که شخص امام، به مردم کوفه می نویسند که در آن، کلمه امام را می آورند و از تشکیل حکومت و عمل به کتاب و سنت و نهی از منکر و خود کلمه اصلاح می توان فهمید که امام در صدد تشکیل حکومت هستند. خصوصا امر به معروف و نهی از منکر که مصداق بارز آن است .

در بین این شهرها و موقعیت های مختلفی که امام داشتند چرا امام کوفه را انتخاب کرد؟

برای دانستن این مساله، باید به چند نکته توجه کرد:

باید از آن ها شهرها در آن زمان، جامعه شناسی داشته باشیم. نگاه تحلیل محور سعی می کند خود را به آن زمان ببرد و نگاه نقادانه کند.

۱- مدینه شهری است که امکان قیام در آن وجود ندارد و با آن که بنی هاشم حضور دارند اما امام طرفداران زیادی ندارد و حتی معلوم نیست خود بنی هاشم از او حمایت کنند. تجربه تاریخی نشان داده است که قیام علویان عمدتا با شکست مواجه می شده است. نمونه های بارز آن، قیام نفس زکیه یا شهید فخ است که در سال ۱۶۹ در مقابل بنی عباس بود و به راحتی شکست خورد.

مردم مدینه تمایلات شیخینی داشتند. حتی در دوره های بعد، امام باقر (ع) می فرماید: در مجموع مکه و مدینه بیست نفر ما را دوست ندارند.

۲- شهر مکه نیز همینطور. زیرا شهر قریش است و تنازعات تاریخی با اهل بیت دارند. در هر دو شهر بنی امیه حضور فعال دارند.

۳- شهر بصره، شهری عثمانی است. در جنگ جمل نیز روبروی امام علی (ع) ایستادندن می ایستادند و امویان حضور فعال دارند.

۴- مهم ترین شهر، یمن است. ظاهرا رفتن به یمن را عبدالله بن عباس توصیه می کند. یمن با تصور ما سازگار نیست. بسیاری از نیروهای یمنی متشکل از دوازده هزار یمنی و هشت هزار خانواده نزاری مهاجرت کرده اند و به کوفه آمده اند. علاوه بر این، یمن تجربه تاریخی خودش را در عدم دفاع از امام علی (ع) نشان داده است. زمانی که در زمان معاویه، مساله غارات شروع می شود، دو پسر عبید الله بن عباس حاکم یمن بدست بسر بن ابی ارطاه کشته می شود .

۵- نکته مهم تر این است که کوفه یک سابقه شیعی دارد و امام علی (ع) در آن جا حکومت کرده است و بیست سال از سال ۴۱ تا ۶۱ هجری تحت فشار امویان بوده است و مرکزیت خودش را از دست داده و دچار عقده شده است. جمع های مختلف وعده یاری می دهند و دعوت می کنند و امام از هیچ کجای دیگر دعوت ندارد. این نشان می دهد که انتخاب امام بهترین انتخاب بوده است.

شبهه: آیا حق با امام حسین بود یا با ناصحان؟

این جا است که می گوییم امام حسین (ع) یک دید فوق عقلایی دارد. ابن عباس، محمد حنفیه، ابن عمر و ابن زبیر ارتباطی با مردم کوفه نداشتند و مردم کوفه را نمی شناختند؛ در حالی که امام حسین طی این بیست سال چند گزارش داریم که با مردم کوفه در ارتباط است. وقتی امام حسن (ع) به شهادت می رسد مردم کوفه نامه می نویسند و درخواست قیام می کنند. ولی امام نمی پذیرد و مساله عهد نامه را مطرح می کنند. بعد از مرگ معاویه هم مردم به امام نامه می نویسند.

در این راستا، مسلم را آن جا می فرستد تا خبرها را به امام برساند. فقط یک حادثه غیر منتظره پیش آمد و آن هم جایگزینی عبید الله بن زیاد بود و اگر امام در همان حالت فرمانداری نعمان بن بشیر وارد کوفه شده بود احتمال پیروزی بسیار زیاد بود.

نکات اصلی کتاب را در یک مقاله با عنوان مردم شناسی کوفه خلاصه کرده ام و در سایت سخن تاریخ نیز گذاشته ایم و علاقمندان می توانند ویژه نامه محرم را در همان سایت مطالعه نمایند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *